سینمای ما به ذخایر دینی خود اعتنایی ندارد
تاریخ انتشار: ۲۱ شهریور ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۷۰۹۸۱۵
محمد حسنی، رییس مرکز فرهنگی هنری دفتر تبلیغات اسلامی گفت: سینمای ما هنوز با مفاهیم اولیه خود دست به گریبان است و نسبت به ذخایر و گنج های عظیم دینی خود اعتنای کافی ندارد.
خبرگزاری مهر، گروه دین واندیشه_ نسرین دمیرچی: ابتدا باید تعریفمان را از سینمای دینی روشن کنیم تا جغرافیای آن مشخص شود. وقتی جغرافیای سینمای دینی روشن شد مشخص میشود چه کسانی درون این جغرافیا قرار میگیرند چه کسانی خارج از آن هستند و ممکن است حتی برخی روشن فکران گاهی اثری ارائه دهند که در دایره سینمای دینی قرار گیرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به مناسبت روز ملی سینما، در مورد امکان سینمای دینی و وضعیت سینمای جهان و ایران با محمد حسنی، دکترای فرهنگ و ارتباطات، پژوهشگر ارتباطات و فلسفه رسانه و رییس مرکز فرهنگی هنری دفتر تبلیغات اسلامی، به گفتگو نشستیم که در ادامه می خوانید؛
*سینما چگونه هنری است و چه انتظاری از آن میرود؟
سینما برساختی از جهان داستان است. یعنی احکام جهان داستان و احکام داستان پردازی بر آن مترتب است؛ به عنوان مثال مساله خیر و شر، تقرب و استبعاد از هستی شناسی حقه، در جهان داستان از محورهای مهم است
در پاسخ به این سوال، باید چند محور را کنار همدیگر قرار بدهیم؛ در وهله اول باید بدانیم سینما برساختی از جهان داستان است. یعنی احکام جهان داستان و احکام داستان پردازی بر آن مترتب است؛ به عنوان مثال مساله خیر و شر، تقرب و استبعاد از هستی شناسی حقه، در جهان داستان از محورهای مهم است. در نسبت با دین، داستان پرداز در مقام ربوبیت جهان داستان است. داستان پرداز است که زنده میکند، میمیراند کسی را موفق میکند، میخنداند میگریاند. ما در معارف دینی داریم: «هو اضحک و ابکی» یعنی خداست که میخنداند و میگریاند. خداست که برای مخلوقات خودش سرنوشت تعیین میکند.
سرنوشت شخصیت های داستان را داستان نویس تعیین میکند. پس او در مقام ربوبیت قرار میگیرد. حالا اگر فرد، داستان نویس خودش را مستغرق در واقع ربوبیت حضرت حق قرار داده باشد و خود را در راستای آن ربوبیت قرار داده باشد، جهان داستانش جهان نزدیک و متقرب به جهان دین میشود و اگر غیر از این باشد، به ظلمات الوهم نزدیک میشود. در واقع سینما برساختیاز جهان داستان است و احکام جهان داستان بر آن مترتب می شود. اما محور دیگری که میشود به آن اشاره کرد، اصالت تصویر است؛ در سینما اصالت با تصویر است. ما سینمای صامت هم داریم و بعد صوت و کلام هم هست. در واقع اصالت با تصویر است و صوت در رادیو اصالت دارد.
فلسفه تصویر اینجا موضوعیت پیدا میکند. از جمله اینکه وقتی تصویر می آید، خیال زائل میشود. وقتی قصهای را گوش میکنید یا از روی متن میخوانید، صورت ذهنی وقایع و مکانها توسط شخص خواننده در ذهن شکل میگیرد. البته نشانهها و آرایه های متنی کلام به او کمک میکنند که صورت ذهنی را شکل بدهد. ولی فاعل ساختن آن صورت های ذهنی خود خواننده است و در نهایت و علایم و نشانهها علل معده هستند. اما در جهان سینما، صورتها توسط کارگردان و نویسنده و عوامل ساخته و پرداخته میشود به استنتاجی که مد نظرشان است هدایت میشوند و مخاطب صرفا دریافت کننده آن صورت های ذهنی است و در مقام انفعال قرار دارد. پس اصالت تصویر یکی از محور های مهم دیگر است.
مساله دیگر خطی بودن است. به این معنا که شما امکان توقف در فیلم و بازگشت به صورت متعارف را ندارید. البته میتوانید فیلمی را بگذارید در صحنه های مختلف توقف کنید به عقب بازگردید فکر بکنید ولی معمول سینما این نیست. اگر شما در جمعی این کار را بکنید همه آرزده خاطر میشوند حتی خود شما از فضای فیلم بیرون میآیید مگر اینکه بخواهید فیلم را بعنوان یک متن مطالعه کنید. مواجهه عموم مردم با سینما این است که فیلم به مرور پیش برود و توقف و درنگی در آن ایجاد نشود و ما صرفا دریافت کننده باشیم و حس تلذذ از جهان داستان داشته باشیم.
توهمی از واقعیت را برای مخاطب ایجاد میکند.مرحوم شهید آوینی در کتاب آینه جادو در مقاله بلند «تاملاتی در ماهیت سینما»به این نکته اشاره میکنند. منظور ایشان این است سینما بازتابی از واقعیت به معنای متعارفش به معنای باز نمایی و حتی تخیل واقعیت نیست. ما توهمی از واقعیت را در ذهن خودمان شکل میدهیم و در واقع سینما گر در درون ذهن مخاطب بوجود می آورد
این تفاوتی است که تماشای فیلم و خواندن متن با یکدیگر دارند. شما ممکن است در یک متن توقف ایجاد کنید به عقب بازگردید، تامل کنید، تعقل کنیدتامل کنید، تخیل کنید، با یافتههای دیگر به مقایسه بنشینید، ولی فیلم اینگونه نیست شما به مرور که صحنهها را میبینید وقایع را میبینید باید تن بدهید به زمان فیلم و وقایعی که پی در پی میآیند و میروند. این عناصر جهان فیلم را تشکیل میدهند. نکته بعد که شاید نکته پایانی باشد کفایت کند در این بخش بحث این است که سینما نهایتا توهمی از واقعیت را برای مخاطب ایجاد میکند. این خودش سرفصل بسیار مهمی است.
مرحوم شهید آوینی در کتاب آینه جادو در مقاله بلند «تاملاتی در ماهیت سینما»به این نکته اشاره میکنند. منظور ایشان این است سینما بازتابی از واقعیت به معنای متعارفش به معنای باز نمایی و حتی تخیل واقعیت نیست. ما توهمی از واقعیت را در ذهن خودمان شکل میدهیم و در واقع سینما گر در درون ذهن مخاطب بوجود می آورد.اینکه مقام وهم چیست و با تخیل، تعقل، شهود، حس چه تفاوت هایی دارد. این خودش یکی از محورهای مهم سینماشناسی است.
*آیا مفهوم سینمای اسلامی، مفهوم درستی است؟
سینمای اسلامی اگر به معنای واقعی کلمه مراد شود، دچار چالش است. زیراوقتی شما یک مفهومی را به طور مطلق اسلامی میکنید، این پدیده باید با مفهوم حجیت دینی در همه ابعادش مد نظر قرار گیرد. اینجا بحث های پیچیده نظری، کلامی و فقهی بوجود میآید.اما اگر به معنای به کارگیری آن برای پیشبرد اهداف جامعه دینی مد نظر باشد، بویژه در شرایط امروز، بله سینمای اسلامی به معنی اینکه در جهت ترویج و اهداف جهان اسلام یا مفاهیم اسلامی و اخلاقی قرار بگیرد، ممکن است. بله به این معنا سینمای اسلامی داریم.
نمونه های فراوانی هم به ویژه در کشور خودمان بعد از انقلاب شاهد هستیم. البته نه به این صورت که به معنای اول، مفهوم سینمای اسلامی را تاسیس کرده باشند و سعی کنند پله پله و آرایه آرایه مفاهیم سینمای اسلامی را بر مبنای آن تعریف تاسیسی از سینمای اسلامی فیلم بسازند؛ بلکه با صرافت طبع دینی خودشان تلاش کردند از این به اصطلاح ابزار، استفاده کنند و آنچه در ذهن و روح و خیالشان هست یا برداشتی را که از واقعیات و حقایق جهان امروز دارند را با آن رویکردی که نسبت به دین دارند به مخاطب منتقل کنند.
ما بعد از انقلاب نمونه های متعددی از اینگونه سینما را داشته ایم حالا بعضیها اصطلاح سینمای معنا گرا، سینمای دفاع مقدس، سینمای دینی را به کار بردند که به هر حال هر کدام میتوانند در این حیطه معنا شوند.
*آیا سینمای ایران توانسته است مفاهیم اسلامی و انسانی را بازنمایی کند؟
تلاش های خوبی صورت گرفته است. این پرسش باید به صورت مقایسه ای و تطبیقی با سایر سینماها و سینمای ملل پاسخ گفته شود. اگر در مقام مقایسه قرار نگیریم و بخواهیم خلوص گرایانه به قضیه نگاه بکنیم به نظرم راه به خطا بردهایم. سینماگران ایرانی در طول این سالها توانسته اند هر کدام در ساحات خاص خودشان به مقوله دین نظر کنند.
حالا بعضی از انواع فیلمها و یا سریال های تلویزونی که گاه ابعاد بین المللی هم پیدا کرده اند مشخصا موضوع دینی و یا تاریخ اسلام و تاریخ دین را مد نظر قرار داده اند و خیلی از فیلم های دیگر بیشمار هم هستند که در تار و پود نگاه فیلم ساز و نگاه دوربین و نوع روایت در تار و پود داستان سعی کردند آن نگاه دینی را تا حد خودشان اشراف کنند. البته شدت و ضعف دارند، ولی تا حدود زیادی این اتفاق افتاده است.
تلاش های خوبی صورت گرفته است و قاعدتا تا نقطه مطلوب فاصله بسیار است. ما ضعف های زیادی هم در این حیطه داریم. سینمای روشنفکری و سینمای غربزده هم داریم. آثار مربوط به این جریانها در سینمای ما حضور دارند، اما سینماگران و آثار خوب سینمایی هم وجود دارد که در این سالها تلاش کردند مفاهیم دینی را در ساحات مد نظر خودشان به مخاطب عرضه کنند.
برای مثال، سینمای دفاع مقدس را اگر با تعریف وسیع سینمای دینی در نظر بگیریم، جزء سینمای دینی محسوب میشود. لااقل اکثریت آثار مربوط به دفاع مقدس جزء سینمای دینی هستند. بسیاری از آثار سینماگرانی که مشخصا مقولات دینی یعنی موضوعات دینی و تاریخ اسلام را باز نمایی نمیکنند، ممکن است مسائل روز را مطرح کنند. سینمای آقای مجیدی، سینمای آقای میرکریمی و سینمای مجتبی رایی را نمیتوانید خارج از سینمای دینی تصور کنید. همچنان که سینمای ابراهیم حاتمی کیا یا رسول ملا قلی پور را نمیتوانید خارج از سینمای دینی تصور کنید.
ابتدا باید تعریفمان را از سینمای دینی روشن کنیم تا جغرافیای آن مشخص شود. وقتی جغرافیای سینمای دینی روشن شد مشخص میشود چه کسانی درون این جغرافیا قرار میگیرند چه کسانی خارج از آن هستند و قرب و بعدها هم معلوم می شود. چه کسانی به آن دال مرکزی مفاهیم دینی نزدیک ترند چه کسانی دورترند و حتی گاهی ممکن است سینماگرانی که نگاه روشن فکرانه دارند، در بعضی آثار، به جریان دینی تقرب پیدا کرده باشد. حال داستانی پیدا کرده یا در وضعیت روحی بوده است که توانسته اثری را بسازد که نهایتا دینی یا نزدیک به آن قلمداد شود.
اساسا میشود سینماگران مختلف را در هر حیطه اندیشه ای و روحی و جهانشناسی که باشند آثارشان را در قرب و بعد مفاهیم دینی، مقایسه کرد. ممکن است فیلمسازی که آرای سکولار دارد و نگاه او عرفی است،در بعضی آثارش به سینمای دینی تقرب پیدا کرده باشد و در بعضی آثارش از آن دور شده باشد. این امر مستلزم آن است که تعریف شفافی از سینمای دینی ارائه شود.
*با توجه به سیطره رسانهها و جهان اشباع شده از رسانهها، آیا سینمای ما توانسته است بویژه در حوزه دین و مفاهیم دینی رقابت مناسبی داشته باشد؟
ما تعریف روشنی از سینمای دینی نداریم و وقتی تعریف ما از سینمای دینی روشن نیست، نحوه حمایتها و پشتیبانیها و نظریه پردازیها دچار اعوجاج میشود و نمیتوانیم پشتیبانی لازمی را از این نوع سینما داشته باشیم
متاسفانه در این بحث ضعیف ترین عملکرد را داشتیم. به چند دلیل؛ یکی همان است که ما تعریف روشنی از سینمای دینی نداریم و وقتی تعریف ما از سینمای دینی روشن نیست، نحوه حمایتها و پشتیبانیها و نظریه پردازیها دچار اعوجاج میشود و نمیتوانیم پشتیبانی لازمی را از این نوع سینما داشته باشیم، چرا که اساسا آن را نمیشناسیم و چیزی را که نشناسیم نمیتوانیم پشتبانی لازم را از آن داشته باشیم.
وقتی از سنیمای دینی پشتبیانی نکنیم، ضعف داریم و جبهه منسجم و شبه منسجمی که در آن طرف این مرزبندی قرار دارد و سالها به جادوی سینما و رسانه دست پیدا کرده است و پشتبیانی خوبی هم از آن می شود، دست بازتری خواهد داشت و غلبه خواهد یافت و امروز، روزگار غلبه و سیطره آن نوع سینما بر جهان ما است. قهرمان های بچه های امروز ما چه کسانی هستند؟ مرد عنکبوتی، سوپر من و بت من یا قهرمانان خودمان؟ ما نتوانستیم قهرمانان واقعی خودمان را سینمایی کنیم نتوانستیم و آنان را در سینما بازنمایی کنیم.
یکی از دلایل دیگر ضعف ما در مواجهه با جریان مقابله با رقیب و دشمن، آن است که آنها بلدند چگونه از همسوهای خودشان در جبهه داخلی یارگیری کنند. آنها به چه کسانی جایزه می دهند؟ صد سال هم بگذرد به فیلم سازان خوبی مثل حاتمی کیا جایزه نمیدهند. آنها شاخصه هایی دارند و برمبنای آن شاخصها عمل میکنند، اما ما چگونه عمل میکنیم؟ ما نتوانستیم از همان تعداد اندک سینماگران مستقل دنیا که به هر حال تعلقی به جهان دین دارند، جبهه بین المللی خوبی ایجاد کنیم. نتوانستیم سینماگرانی خوب پرورش دهیم که بتوانند حرف های جدی در این زمینه بزنند. آنها هم که پرورش پیدا کردند خودشان با توان و پیگیری و پشتکار خودشان به این نقطه رسیدند. کمتر سینما گری هست که واقعا مسیر برایش مسطح و آسان باشد.
سینمای ما هنوز با مفاهیم اولیه خود دست به گریبان است و نسبت به ذخایر و گنج های عظیم دینی خود اعتنای کافی ندارد. ذخایر فرهنگی و سوژه های بسیار جذابیکه در این عرصه وجود دارد را قابل اعتنا نمیداند
هرچند این سنگلاخها در اینکه آنها کارهاشان کیفی تر باشد، تاثیرگذار بوده است، اما به هر حال سیاست گذاری صحیح و درستی، اتخاذ نشده است. سینمای ما هنوز با مفاهیم اولیه خود دست به گریبان است و نسبت به ذخایر و گنج های عظیم دینی خود اعتنای کافی ندارد. ذخایر فرهنگی و سوژه های بسیار جذابی را که در این عرصه وجود دارد را قابل اعتنا نمیداند. شما نگاه کنید در هالیوود سالهاست فیلم دینی و ماورایی و فیلم های جهان شناسانه و جهان بینانه میسازند. فیلم هایی میسازند که مفاهیم خدا، فرشته، ملکوت و عالم غیب در آن فیلمها به صورت جدی وجود دارد و آنها اذهان را در سراسر جهان با همین مفاهیم و صورت های خیالی و با همین صورت های وانموده اشغال کردند، اما ما این طرف انگار ابا داریم فیلمی را که میخواهیم به اسکار یا جشنواره های دیگر بفرستیم، مفاهیم دینی داشته باشد. باید بدانیم این مفاهیم در آن نیست! حال اینکه چقدر توانستیم این فیلمها کیفی تر را بسازیم، مقوله دیگری است.
از طرف دیگر، استیحاشی و وحشتی داریم از اینکه نکند ما مفاهیم بومی خودمان را صادر کنیم. ما باید خیلی جهانی نگاه کنیم و جهانی نگاه کردن هم در تلقی سیاستگذاران ما این است که از مفاهیم دینی فاصله بگیریم تا به اصطلاح خودشان به مسائل انسانی بپردازیم. مگر سینمای هالیوود بر مبنا و در واقع زبانی که آنها بین المللی تلقی میکنند، فیلم میسازد؟ آنها بر مبنای اندیشه های خودشان فیلم میسازند ولی آن فیلمها را جذاب میسازند.
مفاهیمیسکولاریستی که اکنون غربیها به آن رسیده اند به شدتتبلیغ میشود. این نوع اومانیزیم و نئو اومانیزم در غرب ایجاد شده است و مختص جهان غرب است، اما آنها جذابش میکنند و انتشار می دهند. اما متاسفانه اینطرف ما با خودمان دست به گریبانیم و سرگردانی و حیرت داریم. در جبهه داخلی و نهایتا استرانژی مواجهه مان با سینمای غرب، دچار چالش های عمیق هستیم. ما حتی از ظرفیت جهان اسلام هم غفلت کردیم. برای مثال شما نگاه کنید سریال مختارنامه ساخته شد، و وقتی اربعین پیاده روی نجف به کربلا تشریف میبرید، می بینید که تصویر گریم شده فریبرز عرب نیا در قامت مختار به تصویر کشیده شده است و به چه میزان تاثیر گذار بوده است. ما متاسفانه از این ظرفیت هم غفلت داریم.
منبع: بی باک نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.bibaknews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «بی باک نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۷۰۹۸۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تأسیس بانک ذخایر دریایی ایران به مناسبت روز ملی خلیج فارس
سرپرست مرکز ملی ذخایر ژنتیکی و زیستی ایران گفت: این مرکز با همکاری ستاد توسعه زیستفناوری معاونت علمی ریاست جمهوری، سازمان محیط زیست و استانداری هرمزگان، اقدام به راهاندازی بانک ذخایر دریایی کرده است. - اخبار اجتماعی -
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، حسین شاهسوارانی؛ سرپرست مرکز ملی ذخایر ژنتیکی و زیستی ایران، با اشاره به افتتاح بانک ذخایر دریایی به مناسبت روز ملی خلیج فارس گفت: مرکز ملی ذخایر ژنتیکی و زیستی ایران که در سال 1386 به فرمان مقام معظم رهبری تاسیس شد، تاکنون از ذخایر گونههای مختلف گیاهی، جانوری و میکروارگانیسمی در سطح کشور، از جمله یوز ایرانی، نگهداری و حفاظت کرده است.
وی در ادامه با اشاره به تاکیدات مقام معظم رهبری در سال گذشته مبنی بر لزوم توجه به اقتصاد دریامحور، افزود: با توجه به پهنه گسترده آبهای کشور، ضرورت ایجاد بانک ذخایر دریایی به منظور حفظ و بهرهبرداری از این منابع ارزشمند احساس میشد. خوشبختانه با افتتاح این بانک، گامی مهم در جهت تحقق این هدف برداشته شد.
شاهسوارانی با بیان اینکه خلیج فارس و دریای خزر از تنوع زیستی بینظیری برخوردار هستند، خاطرنشان کرد: علاوه بر تنوع زیستی، این منابع میتوانند در زمینههای مختلفی همچون پزشکی، دارویی و امنیت غذایی مورد استفاده قرار بگیرند. زیست بانکها بستری را برای دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی فراهم میکند تا ضمن مطالعه و بررسی این منابع، برای حفظ ذخایر و توسعه کاربردهای آنها در صنایع مختلف، تحقیقات لازم را انجام دهند.
سرپرست مرکز ملی ذخایر ژنتیکی و زیستی ایران منصوب شدسرپرست مرکز ملی ذخایر ژنتیکی و زیستی ایران با اشاره به اهمیت حفظ و بهرهبرداری پایدار از منابع دریایی، اظهار کرد: کشورهایی که از دریا به عنوان منبع ثروت و فرصت استفاده میکنند، پیشقدم در جمعآوری و مطالعه ذخایر ژنتیکی و زیستی این پهنههای آبی شدهاند.
وی در ادامه با تشریح اقدامات انجام شده در این زمینه، گفت: این مرکز با همکاری ستاد توسعه زیستفناوری معاونت علمی ریاست جمهوری، سازمان محیط زیست و استانداری هرمزگان، اقدام به راهاندازی بانک ذخایر دریایی کرده است. در این طرح، استانهای ساحلی نیز مشارکت فعال خواهند داشت.
شاهسوارانی با تاکید بر ضرورت حفظ و مطالعه این ذخایر ارزشمند، خاطرنشان کرد: هدف از این طرح، جمعآوری نمونهها و انجام مطالعات ژنتیکی بر روی آنها است. این مطالعات به ما کمک میکند تا از آلودگیهای محیط زیستی، فعالیتهای کشورهای همسایه در منطقه و ضرورت حفاظت از این ذخایر ژنتیکی، اطلاعات دقیقی به دست آوریم.
وی در ادامه افزود: پس از جمعآوری نمونهها، با همکاری وزارت بهداشت، وزارت علوم، سازمان محیط زیست و سایر نهادهای ذیربط، تحقیقات تکمیلی بر روی آنها انجام خواهد شد. این امر زمینهساز توسعه دانش و فناوری در حوزههای مختلفی همچون پزشکی، دارویی، کشاورزی و امنیت غذایی خواهد شد.
سرپرست مرکز ملی ذخایر ژنتیکی و زیستی ایران درباره محل نگهداری بانک ژنتیک توضیح داد: اگرچه مرکز اصلی نگهداری ذخایر ژنتیکی در تهران و کرج قرار دارد، اما با توجه به اهمیت این منابع، دفاتر استانی نیز در سراسر کشور، به ویژه در استانهای ساحلی، فعال خواهند بود. متمرکز کردن کامل ذخایر در یک نقطه از نظر امنیتی و لجستیکی منطقی نیست.
وی در ادامه با تاکید بر نقش حیاتی ذخایر ژنتیکی در امنیت غذایی و سلامت، گفت: حفظ و بهرهبرداری اصولی از منابع ژنتیکی، نقشی اساسی در تأمین امنیت غذایی و سلامت جامعه ایفا میکند.
شاهسوارانی با اشاره به چالشهای زیستمحیطی خلیج فارس، خاطرنشان کرد: برداشتهای بیرویه از منابع، سیلابها، آلودگیهای نفتی ناشی از فعالیت شرکتها و پسابهای تصفیهنشده آب شیرینکنها که توسط کشورهای حاشیه خلیج فارس به این دریا سرازیر میشوند، به شدت به اکوسیستم این منطقه آسیب رساندهاند. حفظ تنوع زیستی و ذخایر ژنتیکی خلیج فارس، نقشی کلیدی در احیای این پهنه آبی ارزشمند و جلوگیری از پیامدهای ناگوار زیستمحیطی آن دارد.
سرپرست مرکز ملی ذخایر ژنتیکی و زیستی ایران با اشاره به انقراض برخی گونهها در سالهای اخیر، گفت: یکی از اهداف اصلی این مرکز، احیای این گونهها و حفظ تنوع زیستی ارزشمند کشور است.
وی با تاکید بر اهمیت صخرههای مرجانی به عنوان منابعی منحصر به فرد، افزود: صخرههای مرجانی خلیج فارس و دریای عمان، گنجینهای بینظیر هستند که در سطح جهان نظیر ندارند. خوشبختانه، با همکاری سازمانهای بینالمللی و نهادهای ذیربط در داخل کشور، برنامههای متعددی برای حفاظت از این صخرهها در حال اجرا است.
شاهسوارانی در ادامه با اشاره به پتانسیلهای موجود در حوزه زیستفناوری و مهندسی ژنتیک، خاطرنشان کرد: امروزه با پیشرفتهای چشمگیر در این حوزهها، میتوانیم از ترکیبات زیستفعال موجود در موجودات دریایی برای تولید داروها، مکملهای غذایی و سایر محصولات با ارزش استفاده کنیم. این امر نه تنها به ارتقای سلامت جامعه کمک میکند، بلکه زمینه را برای ایجاد صنایع جدید و اشتغالزایی در منطقه فراهم میکند.
وی در پایان گفت: با توسعه فعالیتهای مرکز ملی ذخایر ژنتیکی و زیستی ایران، میتوانیم گامی مهم در جهت حفظ تنوع زیستی، توسعه صنایع دریامحور و ارتقای امنیت غذایی کشور برداریم.
انتهای پیام/